adv231

استاد مصطفی کمال پورتراب

(MOSTAFA POURTORAB (1924-2016)

( آهنگساز ، محقق و پژوهشگر موسیقی )

متولد 1303. پس از آموختن مقدمات موسیقی، در سال 1318 وارد دورۀ شش سالۀ متوسطۀ هنرستان عالی موسیقی شد و با تحصیل نزد یاروسلاو بیزا (فاگوت)، حشمت سنجری و عطاالله خادم میثاق (ویولن)، روبیک گریگوریان (آواز گروهی)، روح الله خالقی (تئوری موسیقی ایرانی)، موسی معروفی (تار)، فریدون فرزانه و پاتماگریان (سرایش) و ... در سال 1324 با رتبۀ نخست، دیپلم هنرستان را دریافت نمود. در آن زمان هنرجویان در سه سال پایانی متوسطه یا باید به ادامۀ رشتۀ ساز می پرداختند یا رشتۀ موسیقی. پورتراب رشتۀ موسیقی علمی را برگزید تا بتواند در دورۀ عالی هنرستان در رشتۀ آهنگسازی ادامه تحصیل دهد، ولی سپس مشخص شد هنرستان فاقد دورۀ عالی آهنگسازی است.... از آن پس پورتراب مدتی به طور خصوصی تحت تعلیم پرویز محمود قرار گرفت و به عنوان نوازندۀ فاگوت، ویولن، ویولن آلتو و ... در ارکستر هنرجویان هنرستان و ارکستر سمفونیک تهران به رهبری پرویز محمود و بعدها روبیک گریگوریان فعال بود.
در سال 1330 دورۀ عالی آهنگسازی در هنرستان تشکیل شد. پورتراب نیز در همان سال وارد این دوره شد و در 1339 با رتبۀ نخست، تحصیلات خود را به پایان برد. استادان این دوره، حسین ناصحی (هماهنگی)، هایمو تویبر (کنترپوان، فوگ، سازشناسی و ...)، امانوئل ملیک اصلانیان (پیانو)، مهدی برکشلی (تجزیه و تحلیل موسیقی باستانی)، فؤاد روحانی (فرم موسیقی و زیبایی شناسی) و ... بودند.
وی از حدود سال 1340 سرپرستی یکی از ارکسترهای وزارت فرهنگ و هنر را برای ساخت آهنگ، رهبری آن و اجرای برنامه در تلویزیون عهده دار شد و در زمینۀ رهبری ارکستر، مدتی با حشمت سنجری کار کرد.
مصطفی پورتراب در سال 1346 به منظور تحقیقاتی در زمینۀ موسیقی، با استفاده از بورس، راهی فرانسه شد. پس از چند ماه به ایران بازگشت و حدود چهار سال از تجربیات توماس کریستین داوید در آهنگسازی استفاده کرد.
پورتراب از سال 1324 به آموزش سرایش در دورۀ ابتدایی و پس از چند سال، تئوری موسیقی و هماهنگی در هنرستان پرداخت و چندین سال به تدریس این دروس در گروه کُر رادیو و تلویزیون مشغول بود. وی از سال 1350 تا 1352 نیز مدیر هنرستان موسیقی ملی بود و پس از انقلاب به تدریس هارمونی، کنترپوان و ... در کلاس خصوصی خود و بعدها دانشگاه هنر و دانشگاه آزاد پرداخت.
پورتراب معتقد است: اگر آهنگسازان تحصیل کردۀ ایرانی، بهره جستن از آگاهی ها و دانش خود و استفاده از موسیقی ملی و محلی را مبنای آهنگسازی خود قرار دهند آثار جهانی و برجسته ای به وجود خواهند آورد. وی درباره شیوه کار خود چنین می گوید: «تکیۀ کار من اغلب روی موسیقی ایرانی در چهارچوب موسیقی و تکنیک غربی بوده است. منتها این کار بسیار دشواری است به خصوص که باید تکنیک جدیدی به وجود بیاوریم که هم ارزش جهانی داشته باشد و هم اصالت ایرانی، پس مشکل ترین کارهاست. خیلی با احتیاط کار کرده ام اما به هر حال این زمینه از کار را به عنوان زمینۀ اصلی قبول کرده ام. مقصودم از موسیقی ایرانی، در تکنیک جدید عبارت است از افزودن یک حالت خلاقه به موسیقی ایرانی، با توجه به تکنیک های پیشرفته دنیا. تدوین و تنظیم موسیقی ملت ها در قالب، چهارچوب و با بهره گیری از تکنیک موسیقی علمی در همه جا رخ داده، کرساکف، چایکوفسکی و یا بارتوک. ما هم سرانجام باید این کار را بکنیم. این وظیفۀ یک آهنگساز است و گرنه موسیقی ملی را نباید تحریف کرد چرا که دست نخورده است و به حد کمال می رسد، همانطور هم باید اجرا شود ولی به عنوان هنر جدید باید تجربه هایی رویش بشود و یک خط یا روش پیدا شود که هم حالت های ایرانی آن حفظ شود و هم علمی بشود. اگر هارمونی موسیقی غرب از همان ملودی ها می آید پس باید بشود از ملودی های ایرانی هارمونی های نزدیک به لحن موسیقی ایرانی استخراج کرد» (پورتراب، مصطفی، سنت ایرانی، هفته نامه تماشا، شماره 297)
آثار:
- کاپریس ایرانی (در همایون و چهارگاه، برای ارکستر زهی)
- سه قطعه برای گروه کر آکاپلا، روی رباعیات خیام.
- برای پیانو: نکتورن، سونات، رقص پریان،...
- مارش انقلاب، موومان سمفونیک.
- بالۀ هفت پیکر (در 9 بخش)
- آهنگ هایی برای ارکستر وزارت فرهنگ و هنر، بر مبنای موسیقی ملی و محلی ایران.
- نگارش کتاب: تئوری موسیقی، مبانی آهنگسازی.
- برگردان: موسیقی مدرن (موریس لرو)، تجزیه و تحلیل موسیقی برای جوانان (لئونارد برنشتاین)، هارمونی مدرن (ایگل فبلدهال)، هارمونی کلاسیک (سی. اچ. کیتسون)، کنترپوان به زبان ساده،...

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

Make sure you enter all the required information, indicated by an asterisk (*). HTML code is not allowed.

گواهی ثبت در سامانه جامع رسانه های کشور